ادم ب سادگی وخنگی من نوبرهواقعا از خودم بیزار میشم کماکان این من من نفرت انگیزچرا هیچ موقع یاد نمی گیرم ک ب قول این کتب روانشناسی خودم دوست بدارم.چرا هیچ موقعبا خودم مهربون نمیشم.چرا وقتی می بینم ک کسی عاشقانه رفته قیافه من با مداد کشیده ب جای خوشحال شدن عصبی میشم و خجالت می کشم و دلم میخواد تصویر خودم معدوم کنم ؟چرا من هیچ موقع ب این راحتی پولدار نمیشم؟چرا همیشه دستم زیر سنگ اینو اونه ؟چرا نمی تونم ساده حرفم بزنم و مدام خودم می هر ک هر دم هوس سوختن ما می کرد.......کاش می امد و از دور تماشا می کرد
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی اید
گرچه این شهر شلوغ است ولی باور کن......آنقدر جای تو خالیست..صدا میپیچد
ب ,نمی ,دستم ,دلم ,میشم ,؟چرا ,هیچ موقع ,چرا هیچ ,؟چرا من ,کنم ؟چرا ,معدوم کنم
درباره این سایت